با «ابوالمشاغل» بیشتر آشنا شوید

ساخت وبلاگ
سرویس معرفی: نادر ابراهیمی متولد ۱۴ فروردین‌ماه سال ۱۳۱۵ در تهران متولد شد و در سن ۷۲ سالگی در همین شهر دیده از جهان فرو بست. از آثار این نویسنده‌ می‌توان به «خانه‌ای برای شب»، «آرش در قلمرو تردید (یا: پاسخ‌ناپذیر)»، «هزارپای سیاه و قصه‌های صحرا»، «افسانه‌ی باران»، «در سرزمین کوچک من» (منتخب آثار)، «تضادهای درونی»، «انسان، جنایت، احتمال»، «مکان‌های عمومی»، «در حد توانستن» (شعرگونه)، «غزل‌داستان‌های سال بد»، «ابوالمشاغل» (زندگی‌نامه) و «فردا مشکل امروز نیست» و «یک عاشقانه‌ی آرام»  اشاره کرد. فرزانه منصوری همسر این نویسنده در شناخت‌نامه این نویسنده آورده است: «نادر ابراهیمی در چهاردهم فروردین‌ماه سال ۱۳۱۵ در تهران به‌دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در این شهر گذراند و پس از گرفتن دیپلم ادبی از دبیرستان دارالفنون، به دانشکده‌ی حقوق وارد شد. اما این دانشکده را پس از دو سال رها کرد و سپس در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به درجه‌ لیسانس رسید. او از ۱۳ سالگی به یک سازمان سیاسی پیوست که بارها دستگیری، بازجویی و زندان رفتن را برایش در پی داشت. ارایه‌ فهرست کاملی از شغل‌های ابراهیمی، کار دشواری است. او خود در دو کتاب "ابن مشغله" و "ابوالمشاغل" ضمن شرح وقایع زندگی، به فعالیت‌های گوناگون خود نیز پرداخته است. ازجمله شغل‌های او بوده است: کمک‌کارگری تعمیرگاه سیار در ترکمن‌صحرا، کارگری چاپخانه، حسابداری و تحویلداری بانک، صفحه‌بندی روزنامه و مجله و کارهای چاپ دیگر، میرزایی یک حجره‌ی فرش در بازار، مترجمی و ویراستاری، ایران‌شناسی عملی و چاپ مقاله‌های ایران‌شناختی، فیلم‌سازی مستند و سینمایی، مصور کردن کتاب‌های کودکان، مدیریت یک کتاب‌فروشی، خطاطی، نقاشی و نقاشی روی روسری و لباس، تدریس در دانشگاه‌ها و ... . در تمام سال‌های پرکار و بی‌کار یا وقت‌هایی که در زندان به‌سر می‌برد، نوشتن را ـ که از 16 سالگی آغاز کرده بود ـ کنار نگذاشت. در سال 1342 نخستین کتاب خود را با عنوان "خانه‌‌ای برای شب" به‌چاپ رسانید که داستان "دشنام" در آن با استقبالی چشم‌گیر مواجه شد. تا سال 1380 علاوه بر صدها مقاله‌ی تحقیقی‌ و نقد، بیش از صد کتاب از او چاپ و منتشر شده است، که دربرگیرنده‌ی داستان بلند (رمان) و کوتاه، کتاب کودک و نوجوان، نمایش‌نامه، فیلم‌نامه و پژوهش در زمینه‌های گوناگون است. ضمن آن‌که چند اثرش به زبان‌های مختلف دنیا برگردانده شده است. نادر ابراهیمی چندین فیلم مستند و سینمایی و همچنین دو مجموعه‌ی تلویزیونی را نوشته و کارگردانی کرده، و آهنگ‌ها و ترانه‌هایی برای آنها ساخته است. او همچنین توانسته است نخستین مؤسسه غیرانتفاعی ـ غیردولتی ایران‌شناسی را تأسیس کند؛ که هزینه و زحمت‌های فراوانی برای سفر، تهیه‌فیلم و عکس و اسلاید از سراسر ایران و بایگانی کردن آن‌ها صرف کرد؛ ولی چنان‌که باید، شناخته و به‌کار گرفته نشد و با فرارسیدن انقلاب و جنگ، متوقف شد. او فعالیت حرفه‌ای خود را در زمینه‌ی ادبیات کودکان، با تاسیس "مؤسسه‌ی همگام با کودکان و نوجوانان" ـ با همکاری همسرش ـ در آن مؤسسه متمرکز کرد. این مؤسسه، به‌منظور مطالعه در زمینه‌ مسائل مربوط به کودکان و نوجوانان برپا شد و فعالیتش را در حیطه‌ نوشتن، چاپ و پخش کتاب، نقاشی، عکاسی، و پژوهش درباره‌ خلق‌وخو، رفتار و زبان کودکان و نیز بررسی شیوه‌های یادگیری آنان دنبال کرد. "همگام" عنوان "ناشر برگزیده‌آسیا" و "ناشر برگزیده‌ نخست جهان" را از جشنواره‌های آسیایی و جهانی تصویرگری کتاب کودک دریافت کرد. ابراهیمی در زمینه‌ی ادبیات کودکان، جایزه‌ نخست براتیسلاوا، جایزه نخست تعلیم و تربیت یونسکو، جایزه‌ کتاب برگزیده‌ سال ایران و چندین جایزه‌ دیگر را هم دریافت کرده است. او همچنین عنوان "نویسنده‌ برگزیده ادبیات داستانی 20 سال بعد از انقلاب" را به‌خاطر داستان بلند و هفت‌جلدی "آتش بدون دود" به‌دست آورده است. "هر انسان واقعی، در زندگی، پایبند به اصولی ست که با تهدید و تطمیع و تمسخر، از آن اصول منحرف نمی شود." این جمله متعلق به جناب نادر ابراهیمی است. مردی که برای توصیفش نکات زیادی به ذهن آدم می آید. فیلمساز، مترجم، روزنامه نگار، شاعر، داستان نویس، معلم و… است اما درست ترین توصیف برای او همان جمله ی خودش است. نادر ابراهیمی آدمی بود که هیچ وقت اصولش را قربانی هیچ چیزی نکرد. در سینما که مشغول بود وارد مناسبات کثیف بعضی افراد نشد. بعدها ابراهیمی کتاب های زیادی نوشته که بدون اغراق تمام آنها ارزش خواندن دارند ولی "ابن مشغله" و "ابوالمشاغل" بیانگر تجربه های شغلی ایشان است، همراه با خاطرات تلخ و شیرینی که در زندگی داشته اند. این ها کتاب هایی است که باید موقع خواندن مداد دستتان بگیرید و زیر بسیاری از جملاتش خط بکشید چرا که با انسانی واقعی طرف هستید. کسی که از اعتقاداتش عقب نکشد حتما حرف های زیادی برای گفتن دارد. «ابوالمشاغل» که جلد دوم از مجموعه خاطرات فعالیت‌های نادر ابراهیمی محسوب می‌شود، بیشتر به آن بخش از خاطرات او پرداخته که وی به عنوان یک نویسنده و کارگردان وارد فعالیت‌های مختلف تلویزیونی شده است. روزهایی که در آن نادر ابراهیمی به عنوان یکی از موفق‌ترین برنامه‌سازان تلویزیون محسوب می‌شده است. «ابوالمشاغل» از جمله زندگینامه‌های منحصر به فرد است که شیوه نگارش آن با بسیاری از آثاری که در این زمینه تالیف شده‌اند، متفاوت است. تمرکز نویسنده بر تشریح جزء به جزء برخی از حوادث در کنار قلم فوق‌العاده گیرای او در ترسیم دقیق اتفاقات پیش در مسیر فعالیت‌هایش باعث شده تا این اثر چند سروگردن از دیگر زندگینامه‌هایی که تا به حال نوشته شده است، بالاتر باشد. «ابوالمشاغل» اولین بار در سال ۱۳۶۵ منتشر شده است و در طول این سال‌ها بیش از هشت بار توسط انتشارات «روزبهان» و در قالب مجموعه کتاب‌های «مردان کوچک» تجدید چاپ شده است تا علاقه مندان به آثار نادر ابراهیمی بتوانند این کتاب ۲۴۸ صفحه‌ای را از بازار نشر تهیه کنند. در قسمتی از این کتاب می خوانیم: «ما چند نفر بودیم که از بچگی با هم بزرگ شده بودیم و اگر هم خیلی بزرگ نشده بودیم، دست کم، همدیگر را خیلی قبول داشتیم. من بودم و رحیم قاضی مقدم، امان ابراهیمی و محمود فتوحی. نکته خاص و گرانبها در دوستی شگفت‌انگیز ما این است که هیچکداممان، در طول این سال‌های بلند و پُرخاطره، خود را مختصری هم تغییر ندادیم تا شبیه دیگری کنیم. برای حفظِ دوستی، حذفِ شخصیت نکردیم و به هم باجِ «هر چه بخواهی، همان درست است» ندادیم. من در امتداد این سال‌ها، همراهانِ بسیاری داشته‌ام که پس از چند لحظه یا چند روز یا چند سال، خواسته‌اند که مثل من باشند یا من مثل آن‌ها باشم یا مرا معیار دیده‌اند یا خودشان را معیار تصور کرده‌اند و همین مساله‌ی دردناک مُنجر به فسخ بسیاری از قراردادهای دوستی شده است- گر چه دوستی، قراردادپذیر هم نیست. خیلی‌ها می‌آیند به طرف تو و مجذوب می‌شوند و مغلوب. بعد ناگهان می‌بینی که تکیه کلامهای تو را، حرکات تو را، حرف زدن تو را و حتی سلیقه تو را در غذا خوردن و دوست داشتن این یا آن میوه و شیرینی تقلید می‌کنند. اینها، هرگزها دوستان خوبی نمی‌شوند. تو نیمه مکمل خود را می‌خواهی نه سایه‌ی خود را، نه شبح خود، نه شبیه خود را...» مداح این مراسم...
ما را در سایت مداح این مراسم دنبال می کنید

برچسب : «ابوالمشاغل», نویسنده : محمد صدوق hvasl بازدید : 195 تاريخ : شنبه 29 مهر 1396 ساعت: 0:29